ترجمههنری بلومن ، اریک هرتوخ و وینیبرت سیگِرز ، ویراستاران.
بیانی/واژگانی (واژه به واژگی)
[Henri Bloemen, Erik Hertog and Winibert Segers, eds.
Letterlijkheid/Woordelijkheid – Literality/Verbality]
فهرست
به نظر می رسد که گویا یک نگاه اجمالی، یا حتی نگاهی با جزئیات بیشتر به کتابی با بیش از سیصد صفحه چاپی متراکم، که تعداد مقالاتش به کمتر از بیست و چهار عنوان مقاله با دامنه موضوعات گسترده و نقطه نظرات بسیار متفاوت می رسد، عملی غیرممکن به شمار می رود- که تنها محکوم به آفرینشی از نوع برشماری مقالات مختلف خواهد بود. در عین حال، با یک تحلیل مختصر از بافت موقعیتی می توان از افتادن در این دام اجتناب کرد.
این کتابِ دوزبانه نوع خاصی از انتشارات است که بنا به علت خاصی گردآوری شده است: این بیست و چهار مقاله، که اکثریت غالب آن (21) به زبان هلندی نگاشته شده اند (مابقی مقالات به انگلیسی است)، ادای احترامی به ریموند وان دِن بروک55.Raymond van den Broeck، به عنوان دارنده لقب دوستدار کتاب66. Liber amicorum به مناسبت زادروز شصت سالگی این محقق فلاندری هستند. جهت پیشگری از اینکه این کتاب به «مخزنی از متونی که باید از کشوی میزها بیرون کشید» تبدیل نشود، بدانسان که ویراستاران ِکتاب این امر را نسبتاً با صراحت در پیش درآمد ذکر کردهاند، از نویسندگان این کتاب درخواست شده بود که در مورد مفاهیم مرتبط «واژگانی77.literality» و «بیانی88.verbality»- به عنوان دستهای از مفاهیمی که، باز هم طبق اظهارات ویراستاران، از موضوعات مورد علاقه ی وان دن بروک به شمار می روند، و در رابطه با پیوستگی این مفاهیم پرسشهایی فوری در ذهن میآفرینند، به تفحص بپردازند.
خوانندهای که به دنبال دریافت پاسخی در مورد این سوالات است، علیرغم هشدار ویراستاران مبنی بر این که با وجود اختصاص یک موضوع واحد، ناهمگونی بسیاری بین نویسندگان وجود دارد، و هیچ عقیده مشترکی را بینشان نمیتوان یافت، این کتاب را مأیوسکننده خواهد یافت. در عین حال، به زعم بنده، عدم اتفاقِ نظر به خودی خود نقطه ضعف به حساب نمیآید؛ بلکه بالعکس، تنوع رویکرد نسبت به یک پدیدهی یکسان میتواند تجربهی خوانشی بسیار برانگیزاننده با خود به ارمغان آورد. خیر، ریشهی احساساتِ ناامیدی خفیفی که من دارم، در واقع به کمبود تعداد مقالاتی بر میگردد که به زمینهسازی در حیطه تشابهات و تفاوتهای ممکن بین این دو مفهوم می پردازند. تنها چهار مقاله با این چالش مواجه شدهاند و در سه مورد از آنها- آثار تئو هرمانز 99.Theo Hermans، لیوه بهیلز 1010.Lieve Behiels، و دیرک دلاباستیتا 1111.Dirk Delabastita- مفاهیم «بیانی» و «واژگانی» (تقریباً) مترادف در نظر گرفته میشوند، در عین حال که اریک هرتوخ 1212.Erik Hertog سعی در ارائه تعریف مجددی از هر دوی این مفاهیم به عنوان انگاشتهایی کاملاً متفاوت در زمینه مطالعات ترجمه دارد.
با صرف نظر از هرگونه تمایز ممکن بین این اصطلاحات با نگاه به موضوع اصلی، میتوان برخی مباحث خاص را که توسط نویسندگان مطرح خواهد شد، پیشبینی کرد. برای مثال، بحث مربوط به ترجمه «تحتاللفظی» همواره موضوعی حیاتی در زمینه ترجمه انجیل به شمار میرود–که یک بخش از کتاب را هم به خود اختصاص داده است: «سخن مقدس». به طور کلیتر، تا آنجایی که عمل ترجمه به حیات خود ادامه میدهد، توجه و ارجحیتگذاری بین رویکرد لغوی (تحتاللفظی) و رویکردی آزادانهتر و کاربردی (پراگماتیک) وجود خواهد داشت. جای تعجب نیست که ظهور تعداد قابل ملاحظهای از این مقالات به دلیل تمرکز به این موضوع از نقطه نظر تاریخی است، که از جمله آن مباحث میتوان به گفتمان ترجمه در دوران رنسانس اثر هرمانز، یا چشماندازهایی درباره ترجمه ی ماریانو خوزه دِلارآ1313.Mariano José، یکی از محبوبترین نویسندگان رمانتیک اسپانیایی اثر بِهیلز اشاره کرد. و البته، زمانیکه مفهوم عبارت «بیانی1414.‘woordelijkheid’ (‘verbality’)» بطور تحتاللفظی در نظر گرفته شود، بخش اعظم توجه در ترجمه ناگزیر به سطح خرد کلمات، از جمله نامها، (اشکال واقعی) رئالیا1515. realia و دیگر عبارات خاص (لوک وان دورسلار 1616.Luc Van Doorslaer، امانوئل وآخمانز 1717.Emmanuel Waegemans) و یا حتی بر روی واحدهای کوچکتر، همچنان که مقاله جالب توجه دلاباستیتا بر روی جناس حروف توسط شکسپیر به بازنمایی آن پرداخته است، معطوف خواهد شد.
از آنجایی که این موضوع درباره همه انواع مباحثات و رویکردها به کار گرفته میشود، جای شگفتی نیست که دامنه وسیعی از موضوعات توانستهاند راهشان را به این کتاب باز کنند. این مهم که ویراستاران سعی در طبقهبندی این موضوعات در شش بخش داشتهاند، با عناوینی که همگی شامل جناس و تلمیحاتی به اصطلاحات حاوی کلمه «واژه1818.word» هستند، درخور ستایش است-با اینکه هر بخش بطور یکسان همراستا با موضوع خود نیست.
صرفنظر از دو موضوع برگزیده توسط ویراستاران، یک عامل الزام آور -بسیار واضح- بین مقالات وجود دارد: و آن این حقیقت است که همه این مقالات برای ریموند وان دن بروک، و با در نظر گرفتن آثار و شخصیت وی نوشته شدهاند. تقریباً در هر یک از مقالات به نقطه نظرات، انتشارات و یا علایق وان دن بروک اشارات مستقیمی شده است، و با توجه به این موارد، تنوع رویکردهای این کتاب به نوعی مفهوم یگانگی میرسد. به دلیل پوشش دامنه گستردهای از موضوعات توسط این «پیشگام فلاندری در مطالعات ترجمه» (طبق لقبی که پل کلاس 1919.Paul Claesبه وی داده است)، یافتن نقطه شروعی برای نوشتن مقاله نمیتواند عمل خطیری برای نویسندگان آن به شمار رود. نمیتوان در مواجهه با چند مقاله اندک که در آن به سختی اشارهای (و یا حتی بدون هیچ اشارهای) نه به موضوع اصلی و نه به مجموعه آثار نویسنده مورد تجلیل شده است، حس ناخرسندی را مهار کرد. یک نشانه آشکار از گستردگی عظیم مجموعه آثار وان دن بروک این حقیقت است که بیشتر عناوین تنها یک بار ذکر شدهاند –به استثنای دعوت به علم ترجمه2020. Uitnodiging tot de vertaalwetenschap (نوشته شده با همکاری مرحوم آندره لِفِوِر2121.André Lefevere و انتشار یافته در سالهای 1979 و 1984). واسازی (ساختار شکنی)، ترجمهپذیری، ارزیابی کیفیت ترجمه، مفهوم معادلسازی، مطالعات ترجمه با دید تاریخی، ترجمه برای تئاتر، همه این موارد و بیش از آن در این گردآوریِ حقیقتاً متنوع پدیدار شدهاند.
علیرغم اینکه این کتاب حاوی مطالب خواندنی جالب توجه برای همه سلایق است- بخشهای اول و سوم بطور ویژه مورد خوشایند من بودند_ مهمترین نکته آن این است که خوانش (بازخوانی) آثار وان دن بروک را فرا میخواند، که در آن راستا کتابشناسی گستردهای در انتهای کتاب آورده شده است (صفحات 313-307). و علاوه بر آن این کتاب در برانگیختن حس تحسین و ایجاد علاقه به شخصیت الهامبخش وان دن بروک، به عنوان یک انسان و هم یک محقق- در نهایت امر، نوعی تکریم اصیل به شمار میرود!